ساتــر

۶ مطلب در اسفند ۱۳۹۱ ثبت شده است



برای دریافت عکس با کیفیت بالا روی عکس کلیک کنید

نام خانوادگی : میرافضلی
سال تولد :1333
محل تولد : رفسنجان
آخرین مسئولیت :مسئول اطلاعات و عملیات قرارگاه کربلا
تاریخ شهادت: 22 اسفند ماه 1362عملیات خیبر
زندگینامه
هنگامی که سید حمید میرافضلی بدنیا آمد پدرش سید جلال ومادرش بی بی فاطمه هر دو در گوشش اذان گفتند ، ایشان درخانواده ای معتقد ومتدین بزرگ شد.
تحصیلات ابتدایی رادر دبستان حکمت و دوران دبیرستان رادر مدرسه شریعتی در رشته طبیعی پشت سر گذاشت ، در سال 52 به خدمت سربازی اعزام شد و بعد از اتمام خدمت سربازی توانست در اداره کشاورزی در قسمت آزمایشگاه استخدام شود.
در این احوال بود که صدای انقلاب از قم وتبریز و یزد به گوش رسید و او در راه انقلاب قدم برداشت و فعالیتهای مذهبی، سیاسی و فرهنگی را آغاز کرد ، سید حمید فرامین امام را آویزه گوشش می کرد
و زمانی که جنگ ایران وعراق شروع شد همراه بقیه به جنگ رفت و نقش مهمی رادر عملیاتها ایفا کرد. سرانجام در عملیات خیبر در منطقه جزیره مجنون سوار برترک موتور حاج محمد ابراهیم همت فرمانده وقت لشکر 27 محمد رسول ا... شد و هردو به سوی سرنوشتی به شیرینی عسل یعنی شهادت رفتند.
خواندن این مطلب هم خالی از لطف نیست
اینجا مجنون است به گوشم......
گوییا تو را می خوانند......
بالاخره دعاهایت اثر کرد
وبالاخره خوابی که دیده بودی تعبیر شد وهمه فهمیدن سر ان غسل شهادت را ....
چه لحظه زیبایی
دوسید بر موتوری سوار می روند تا.....
چقدر دلم می خواهد
بدانم چه بین شما رد وبدل شده است دران لحظه اخر.
چقدر دلم می خواست انجا بودم در ان لحظه اخر
و می توانستم شاهد اخرین نگاه تو باشم که از روی موتور همانگونه که دور می شوی به عقب برگشته ای.
چقدر دلم می خواست انجا بودم در ان لحظه اخر
وبرایت دست تکان می دادم ونگاهت می کردم تا درگرد و خاک انفجار ناپدید شوی...
چقدر دلم می خواست انجا بودم در ان لحظه اخر
و اولین نفری باشم که بر بالینت حاضر می شوم و شهادت را تبریک می گوید
سید جان شهادت مبارک
  • حسین مقدم نیا

بسم رب الشهدا و الصدیقین


  • حسین مقدم نیا

مقتدا در خانــه
صاحبخانه
سرورم-امام-خامنـــه ای
افســـرجنـــگــ ــنــرمـــ


  • حسین مقدم نیا
نشریه تحلیلی و سیاسی راه نور(ویژه راهیان نور)

تحلیل بررسی بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور مرکز کرمان(مدینه النور)



***


***

دریافت فایل pdf


  • حسین مقدم نیا


دستور دادم در نقطه بادگیری برایم چادر بزنند با امکانات کامل.
داشتم حکومت می کردم که یک روز احمد سلیمانی جانشین ستاد لشکر وارد چادر من شد.
گفت: آقا بد که نمی گذره!
گفتم: ای برادر مسئولیت سنگینه!
با ناراحتی گفت: خجالت نمی کشی برای خودت کاخ سبز معاویه درست کردی؟ تا عصر که بر می گردم خبری از این اوضاع نباشد...
خطابه بنده به بعضی مسئولینی ست که بیت المال رو بیت الحال کردن ببینید حاجی به چی می گفته کاخه معاویه...اگه شماهارو می دید که با هزینه ی ملت بچه هاتون تو کشورای دیگه درس می خونن یا با ماشینی که واسه کارای اداریتونه آقازاده هاتون که مهمترین نقشه زندگیشون همون آقازاده بودنه، عشق می کنن...
  • حسین مقدم نیا

هزینه ی هر تصویر ده صلوات برای شهیدان


  • حسین مقدم نیا