ساتــر

۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۲ ثبت شده است


با توجه به قوت گرفتن نامزدی آقای سعید جلیلی از سوی جبهه پایداری،‌ در خصوص نامزدی ایشان و مسائل حاشیه ی آن مطالبی را می نگارم:


آقای دکتر سعید جلیلی آن هنگام که به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی، سکان مذاکرات هسته ای را از آقای علی لاریجانی مستعفی ستاند،‌ کسی گمان نمی کرد این چهره ی ناشناس اینقدر در این عرصه خوب و محکم گام بردارد. آقای سعید جلیلی مشخصه هایی دارد که به راحتی نمی توان آنها را نادیده انگاشت. مهمترین مشخصه ی آقای سعید جلیلی این است که انتخاب ایشان به عنوان ریاست جمهوری در بلند مدت و حتی نامزدی ایشان در کوتاه مدت تأثیر به سزایی در مذاکرات هسته ای و تعاملات مربوطه خواهد گذاشت. احتمال قرار گرفتن آقای سعید جلیلی بر مسند ریاست جمهوری،‌ موجب می شود تا فرصت باقی مانده، سرعت و جدیت مذاکرات تضعیف نشده و حتی تشدید گردد.

شخصیت با صلابت آقای سعید جلیلی،‌ امید هیأت های مذاکره کننده و روسای کشورهای خارجی را از گرفتن امتیازات و حتی تضعیف جایگاه ایران در میز مذاکره را به نا امیدی مبدل کرده است،‌ پایداری انقلابی ایشان در همان دولت اول آقای احمدی ن‍ژاد،  گروه 5+1 را به پذیرش مذاکرات بدون پیش شرط مجبور کرد ولی با وقوع فتنه 88، دوباره کورسوی امید در دل دشمنان این کشور روشن و هرآنچه که در مذاکرات رشته شده بود پنبه شد و دشمنان هر آنچه که از فشار و تحریم در چنته داشتند حتی به قیمت اذیت خودشان،‌ رو کردند تا شاید ایران را تسلیم نمایند، ولی با آرامش یافتن فضای سیاسی ایران بعد از فتنه 88،‌ عملاً دوباره به میز مذاکره باز گذشتند و بازهم نتوانستند از مذاکرات شان به عنوان ابزاری در جهت تهدید و فشار استفاده کنند، عملکرد هیأت مذاکره کننده ی ایرانی در طول مذاکرات آنقدر خوب بود که از سوی رهبر معظم انقلاب مورد تقدیر و تحسین قرار گرفت.

از خصوصیات بارز دیگر آقای دکتر جلیلی، روحیه ی انقلابی گری،‌ ساده زیستی، مردمی بودن، خضوع،‌ ولایت مداری و البته بصیرت ایشان است، مواردی که روز به روز بر محبوبیت این چهره ی ناشناس سیاسی افزود، محبوبیتی که برای ایشان ایجاد می شد، نه از حرف که از عمل و کم حرفی ایشان حاصل شده بود. اهمیت ویژه ایشان به نماز اول وقت و تسلیم هیأت های مذاکره کننده به پذیرش این مهم، همواره برای ما ارزشمند و حتی تشویقی به اهیمت دادن به نماز بود،‌ اصرار بر انجام کارهای شخصی مانند حمل چمدان و کیف شان که توسط خودشان انجام می شد حتی با وجود درصد بالای جانبازی نشان از عزت نفس، خشوع و بی آزاری این عزیز داشت،‌ استفاده نکردن از امکانات وی‍ژه حتی برای مهمترین مأموریت های کاری وقرار گرفتن در کنار مردم عادی در هنگام سفرها، نشان از روحیه تواضع و ساده زیستی ایشان داشت و ایجاد ننمودن هیچ حاشیه و یا تنشی چه با گفتار و چه با رفتار در حالی که برهم زننده ی آرامش هیأت مذاکره کنندگان غرب بود، نشان از بصیرت و ولایت مداری و اوج ایمان ایشان را در رحماءبینهم و اشداءعلی الکفار دارد.

مجموعه ی مشخصه های فوق، ایشان را به عنوان شخصیتی که بتواند موجب ارتقای جایگاه ایران و تکمیل حماسه های انقلابی در حوزه های مختلف کشور به خصوص در اجرای اقتصاد مقاومتی گردد،‌ معرفی نموده است و قرار گرفتن چهره های فرزانه ای مانند استاد مصباح و شخصیت های علمی و اجرایی جوانی مانند باقری لنکرانی و فتاح و البته نگاه مبتنی بر شایسته سالاری جبهه ی پایداری، یقیناً می تواند یک دولت مبتنی بر برنامه و متشکل از نیروهای اجرایی سالم، متعهد، متخصص و جوان را نوید دهد.


  • حسین مقدم نیا

دکتر شریعتی جمله معروفی دارد که میگوید:در طول تاریخ هیچ قرارداد ننگینی را به یاد نمی آورم که امضای یک روحانی شیعه پای آن باشد.شریعتی را معمولا با کرواتش می شناسند و بعضی ها را با عمامه و عبای شکلاتی شان،گفته اند دکتر در 29خرداد1356در ساوت همپتون انگلیس در مرگی مشکوک جان به جان آفرین تسلیم کرد(میتوانید هم بخوانید که شهید شد)پس طبیعتا مرحوم شریعتی عمرمش کفاف نداد تا مثال نقض جملات زیبای خود را مشاهده کند.در سال 1382(26سال بعد از مرگ دکترشریعتی)در سعدآباد تهران جلسه ای برگزار شد و پای عهدنامه آن که معروف است به ترکمانچای دوم یک روحانی شیعه که از قضا نام خانوادگی اش هم اجدادش روحانی انتخاب کرده بودند امضا کرد.قرارداد ننگینی که در آن جمهوری اسلامی ایران با اختیار خود فعالیت های هسته ای اش را متوقف کرد تا پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل فرستاده نشود.آنقدر آن روز نمایندگان سه کشور آلمان،انگلیس و فرانسه از جلسه خوشحال بودند و می دیدند در کاخی که روزگاری پهلوی دوم بله قربان گوی آنها بود این بار یک روحانی با آنها چنین رفتاری میکند که سفیرآلمان در تهران زل زد به دوربین صداوسیما و در جواب خبرنگار ایرانی گفت:من نمی‌خواهم شمار را فریب بدهم! ما خواستار تعلیق همیشگی فعالیت‌های هسته‌ای ایران هستیم!تونی بلر نخست وزیر سابق انگلیس هم مدتی بعد در یک جمع خصوصی گفت میوه جنگ عراق را از دستان "حسن روحانی" - دبیر وقت شورای امنیت ملی ایران - بدست آورده است.



آن روزها در جواب چرایی این همه بذل و بخشش که از یک روحانی بعید است گفته میشد ما با این کارمان مانع آن شدیم که به ایران حمله نظامی بشود،بیایید اصلا به قضیه اینطور نگاه کنیم که بر فرض محال دولت اصلاحات و دبیر شورای امنیت ملی اش یعنی دکترحسن روحانی چنین قراردادی را امضا نمی کردند آیا جنگی صورت میگرفت؟خب مثال نقض این قضیه هم چندسال بعدش با پیروز شدن احمدی نژاد در انتخابات مشاهده شد،جایی که ایران همه تعلیق ها را به فراموشی سپرد و فعالیت های هسته ای اش را تا جایی ادامه داد که به سوخت 20درصد رسید،چرا جنگ نشد؟اصلا جنگ را فراموش کنید ما از بچگیمان یاد گرفتیم کسی که عبا روی دوشش است و عمامه روی سرش اسمش روحانی،آخوند،حاج آقا و...است،از زبان حاج آقای محله مان زیاد شنیدیم که مردی در قرن ها قبل زندگی می کرده که اسمش امام حسین(ع)بوده است و باقی ماجرا،همه ما امام حسین(ع)را دوست داریم،برایش عزاداری می کنیم و... فکرش را بکنید امام حسین(ع)هم روز عاشورا مقابل یزید اینگونه به قضیه نگاه می کرد که برای اینکه جنگ نشود و خون از دماغ کسی نریزد و ناموسش به اسارت نرود مقابل یزید کوتاه بیاید،آن زمان دیگر حسین(ع)را میشد فردی خواند جدای از دیگر افراد هم نسل خود؟اصلا بیایید کمی سیاست زده به قضیه نگاه کنیم وقتی یک کشور خود به خود و با یک تهدید از موضعش عقب نشینی کند طرف مقابلش احساس نمی کند آن تهدید پاشنه آشیل آن کشور است و می تواند هر بار با یک تهدید کلی باج از آن کشور بگیرد؟حتی پادشاهان قاجار هم وقتی که در جنگ می دیدند در موضع ضعف هستند شروع می کردند به باج دادن اما چند عمامه به سر قبل از اینکه اصلا بحث جنگ مطرح بشود کلی باج دادند به دشمنشان؟اصلا بیایید سیاست هم کنار بگذاریم کمی با غیرتمان به قضیه نگاه کنیم در طول تاریخ برای ما سربداران که گفتند سر به دار می دهیم ولی تن به ذلت نمی دهیم یادآور یک نوستالژی قهرمانانه اند یا لشگرهای پا به فرار گذاشته مقابل مغول ها؟

اصلا حالا که اینها را گفتیم بد نیست کمی هم از نامه سال2003سیدمحمدخاتمی به آمریکا بگوییم که در آن متواضعانه از آمریکا خواست که به ایران حمله نکند و ایران را محور شرارت نخواند و در ازای آن ایران حزب الله لبنان و حماس فلسطین را خلع سلاح می کند و فعالیت های هسته ای اش هم متوقف می کند!،اسلام و انسانیت و همه چیز را بگذار کنار کمی به قضیه سیاسی نگاه کن،گیریم که آمریکا قبول کرد و گفت به ایران حمله نمی کنیم(که با این همه باج بازهم قبول نکرد)آن وقت اسراییل وقتی ببیند حماس و حزب الله از دو طرف موی دماغش نیستند،اولین جایی را که برای حمله انتخاب می کند ایران است و با دست خودمان هم باج داده ایم و هم وارد جنگی شدیم که از آن گریزان بودیم.اینها را نگفتم که کامتان را تلخ کنم اینها همه مقدمه خبر خوب امروزمان است که روحانی عهدنامه سعدآباد یعنی دکترحسن روحانی در خود احساس تکلیف کرده است تا در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند و کشور را از مشکلات فعلی نجات دهد.
اصلا حالا که اینها را گفتیم بد نیست کمی هم از نامه سال2003سیدمحمدخاتمی به آمریکا بگوییم که در آن متواضعانه از آمریکا خواست که به ایران حمله نکند و ایران را محور شرارت نخواند و در ازای آن ایران حزب الله لبنان و حماس فلسطین را خلع سلاح می کند و فعالیت های هسته ای اش هم متوقف می کندا،اسلام و انسانیت و همه چیز را بگذار کنار کمی به قضیه سیاسی نگاه کن،گیریم که آمریکا قبول کرد و گفت به ایران حمله نمی کنیم(که با این همه باج بازهم قبول نکرد)آن وقت اسراییل وقتی ببیند حماس و حزب الله از دو طرف موی دماغش نیستند،اولین جایی را که برای حمله انتخاب می کند ایران است و با دست خودمان هم باج داده ایم و هم وارد جنگی شدیم که از آن گریزان بودیم.اینها را نگفتم که کامتان را تلخ کنم اینها همه مقدمه خبر خوب امروزمان است که روحانی عهدنامه سعدآباد یعنی دکترحسن روحانی در خود احساس تکلیف کرده است تا در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند و کشور را از مشکلات فعلی نجات دهد.

حالا که سخنمان با شریعتی شروع شد بگذار با شریعتی هم تمام بشود که گفت:«آمریکا!آمریکا!این بلاهت عظیم و توحش متمدن و بدویت مدرن و خشونت با اتیکت و غارت قانونمند و خوشبختی زشت و آزادی لش و دموکراسی احمق!»حالا که فکرش را می کنم می بینم کروات شریعتی می ارزد به عمامه خیلی ها...!بگذریم سال نو شما مبارک...!

  • حسین مقدم نیا