ساتــر



هنوز خاطرات معاهده ننگین سعدآباد از اذهان عموم مردم پاک نشده است؛ هنوز یادآوری صحنه دیدار سید خندان اصلاحات با ژاک شیراک قلب ایرانیان را جریحه دار می کند؛ هنوز اشک های غرورآفرین دانشمندان ایرانی در هنگام فک پلمپ از تأسیسات هسته ای بعد از کنار رفتن حسن روحانی و تیمش، در یادهای ملت به یادگار مانده است و هنوز ...؛ با این حال مسئول مذاکره کننده هسته ای کشور در زمان زمامداری دگراندیشان سعی در وارونه جلوه دادن واقعیات و جایگزین کردن خدمات و خیانات سابق را دارد!

حسن روحانی دیشب در برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه 2 سیما حاضر شد و سخن از رعایت «عدل» و «اعتدال» و «فراجناحی» بودن به میان آورد اما در ادامه سخنانش، تماماً عکس و نقیض ادعاهای خویش برخورد نمود.

وی در این گفتگوی 45 دقیقه ای با انتقاد شدید از دیپلماسی هسته ای اتخاذ شده در دولت های نهم و دهم گفت: «امروز دشمن پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت برده که ما باید پرونده را از شورای امنیت خارج کنیم، باید تلاش کنیم تا تحریم‌های ظالمانه برداشته شود، زیرا این سلطه‌طلبی آمریکاست و ظلم شورای امنیت سازمان ملل به ملت ایران را نشان می‌دهد.»

روحانی اما ترجیح داد که درباره سیاست های هسته ای جمهوری اسلامی که طی 8 سال اخیر همواره مورد تأکید و حمایت شخص مقام معظم رهبری نیز بوده است، سخن به میان نیاورد!

وی در ادامه با دفاع تمام قد از عملکرد هسته ای در دوران مسئولیت خویش اظهار داشت: «در بیانیه تهران قطعنامه این بود که همه چیز متوقف شود ولی ما اجازه ندادیم.»

در همین ارتباط نیز حسن روحانی ترجیح داد که در برابر مواردی همچون پلمپ بین المللی تأسیسات هسته ای نطنز اصفهان و نیز بیانیه مشترک تشکر سه کشور اروپایی از ایران به جهت تعلیق فعالیت های صلح آمیز هسته ای، سکوت اختیار کند!

این عضو مجمع تشخیص مصلحت، یکی از دستاورد ها و افتخارات خود در زمان مسئولیتش را اینگونه روایت می کند: «یکی از آن سه وزیر اروپایی (جک استراو) اعلام کرد که در تهران به ایران قول دادند که اجازه نمی‌دهند پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت برود البته قول‌های دیگری نیز دادند و گفتند که برای جلوگیری از ورود پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت از حق وتو استفاده می‌کنند.»!

این موضوع در حالی مطرح می شود که کشوری همچون انگلستان، چه در طول سالهای پیش از انقلاب و چه در سالیان پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی از کاربرد هیچگونه خدعه و نیرنگی در حق ایران و ایرانیان کوتاهی نورزیده است؛ با این حال چگونه ممکن است که شخصی همچون «جک استراو» بریتانیایی در جهت حفظ منافع ملی جمهوری اسلامی، با استفاده از حق وتو، در برابر متحد استراتژیک خود (آمریکا) بایستد!
جالب ترین بخش این گفتگو اما در پایان آن و زمانی رخ داد که حسن روحانی با نشان دادن کلید آهنی عریض و طویلی رو به دوربین مدعی شد که کلید عبور از تحریم ها و رفع مشکلات و موضوع هسته ای در دستان اوست!

این حرکت حسن روحانی، یاد و خاطر کارتون «میتی کومان» و جمله معروف «این است نشان مأمور مخصوص حاکم بزرگ میتی کومان؛ احترام بگذارید» را در دل ایرانیان زنده نمود و موجبات انبساط خاطر کودکان دیروز و بچه های امروز را فراهم آورد!

به نظر می رسد علی الحساب فقط یک جمله را می توان به جناب روحانی گفت و آن اینکه برادر بزرگوار! مردم اگرچه از برخی ناملایمات و تورم و... خسته اند اما فراموش کار نشده اند. آنان از همه چیز باخبرند و دقیقا می دانند چه کسانی لباس برای ملت قهرمان لباس خدمت به تن کردند و چه کسانی کمر خیانت بستند.

مردم می دانند که در چه برهه ای عزت ایرانی تا خدی زیرسوال رفت که رییس جمهور فرانسه حتی به خود افتخار نداد چند پله برای استقبال از میهمانش پایین آید.

مردم از همه چیز باخبرند و برای به کوچه گمراهی بردن آنها نیازی به قیل و قال و قلدری و گردنکشی نیست.
  • حسین مقدم نیا


با پایان یافتن زمان ثبت نام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و ثبت نام جمع کثیری از رجال سیاسی شناخته شده٬ انتخابات وارد فاز جدیدی شد. ثبت نام دکتر جلیلی٬ هاشمی رفسنجانی و اسفندیار رحیم مشایی در ساعات و دقایق پایانی روز آخر ثبت نام٬ تحلیل ها و گمانه زنی ها را دچار تغییرات اساسی کرد. با نگاهی به اسامی افراد ثبت نام کرده و سوابق آنها می توان طیف ها و دسته بندی های خاصی را برای رقابت در عرصه ی انتخابات تعیین کرد. طیف اصولگرایان که با تعداد کاندیداهای بالقوه ی زیادی پا به عرصه ی انتخابات گذاشته بودند اکنون با سه نفر از ائتلاف 2 + 1 یعنی آقایان ولایتی٬‌حداد و قالیباف که هر سه ثبت نام کرده اند٬‌ دو نفر از ائتلاف 5 گانه یعنی آقایان ابوترابی فرد و متکی که به نظر می رسد از این ائتلاف جدا شده٬‌ دکتر لنکرانی از جبهه ی پایداری و دکتر زاکانی از جبهه جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و دکتر جلیلی فعلا به صورت مستقل و تعدادی از آقایان دیگر حضور دارند.


اصلاح طلبان که به دلیل فتنه ی 88 امسال کاندیدای شاخصی نداشتند با آقایان عارف٬ کواکبیان٬ شریعتمداری٬ روحانی٬‌ اصغر زاده٬‌ جهانگیری٬ مظاهری٬‌ پزشکیان و ... وارد عرصه شده اند و پس از تلاش های ناکامشان در به صحنه آوردن خاتمی رو به هاشمی آوردند و وی در آخرین لحظات ثبت نام کرد. هر چند که به نظر می رسد وی از مدت ها قبل قصد ورود به انتخابات را داشته و منتظر فرصتی برای منجی نمایی و آماده کردن اذهان طرفداران طیف اصلاح طلب بوده است. از شواهد امر پیداست که اکثریت قاطع کاندیداهای اصلاح طلب به نفع هاشمی کناره گیری خواهند نمود.


طیف سوم را نیز کاندیداهای دولتی تشکیل می دهند. اسفندیار رحیم مشایی٬ دکتر رحیمی و جوانفکر در این دسته قرار می گیرند و به نظر می رسد تایید و یا رد صلاحیت هر یک٬‌ انرژی طرفداران دولت را حول دیگر کاندیدا متمرکز کند.

تعدادی از نامزدها نیز به صورت مستقل در انتخابات شرکت کرده اند که از این بین دکتر محسن رضایی از بقیه شاخص تر است.

آنچه که از هم اکنون مشخص است کناره گیری بسیاری از ثبت نام کرده ها به نفع کاندیداهای شاخص طیف خود است. هر چند که افراد ثبت نام کرده ممکن است سبد رای چندان پرباری نداشته باشند٬‌ اما اعلام حمایت آنها از یک کاندیدا یک بازی روانی و رسانه ای را روی ذهن مردم پیاده کرده و القای اقبال به کاندیدای خاص می کند. همچنین با توجه به بازی های رسانه ای اخیر و نمودن وضعیت بحرانی در کشور٬ اعلام حمایت کاندیداهای کنار کشیده از یک کاندیدای خاص به منظور منجی نمایی او و القای انتخاب او به عنوان تنها راه نجات کشور از بحران خواهد بود. همه ی کاندیداهای کنار کشیده نیز هدایت ستادهای انتخاباتی کاندیدای خاص را به عهده خواهند گرفت.

اما به نظر می رسد اصولگرایان که تا کنون از ضعف اصلاح طلبان آسوده بوده و کاندیداهای متعددی را روانه ی میدان رقابت کرده بودند اکنون با ورود هاشمی و جمع شدن اصلاح طلبان پیرامون او به طور جدی تری به ائتلاف و انتخاب یک نماینده از بین خود بیاندیشند و با توجه به اینکه آنها به صالح مقبول بیش از اصلح اعتقاد دارند ممکن است فردی را که در نظرسنجی ها بیشترین اقبال را داشته باشد به عنوان نماینده ی اصولگرایی به میدان رقابت فرستاده و دیگران به حمایت از او بپردازند.


اما قصه ی جبهه ی پایداری با سایر اصولگرایان فرق می کند. این جبهه معتقد است که اصلح باید برای انتخابات معرفی شود و مقبولیت و رای آوری او در درجه ی اول قرار ندارد بلکه ولایت مداری و تخصص مهم تر می باشد. بر این اساس با توجه به شاخصه های مورد نظر٬ این جبهه پس از آنکه نتوانست دکتر جلیلی و مهندس فتاح را مجاب به نامزدی کند دکتر لنکرانی را مامور به انجام این وظیفه کرد و حال که در آخرین ساعات دکتر جلیلی کاندیدای ریاست جمهوری شده اند٬ باید دید این جبهه چه تصمیمی را اتخاذ خواهد نمود و با توجه به اینکه دکتر لنکرانی رقابت درون گفتمانی را مناسب نمی داند از بین این دو کاندیدا کدامیک به عنوان کاندیدای گفتمان انقلابی انتخاب خواهد شد.



به نظر می رسد با توجه به اصلحیت٬‌ مقبولیت و جامعیت دکتر جلیلی٬ ائتلافی بین جبهه ی پایداری٬‌ ایشان و  زاکانی صورت پذیرد. البته دکتر جلیلی پتانسیل جمع آوری سایر اصولگرایان در حول خود را نیز دارد. البته اگر کاندیداهای دیگری مانند قالیباف و متکی با این موضوع کنار بیایند.

دکتر رضایی نیز به نظر می رسد که مشی مستقل خود را تا پایان حفظ کرده و با برنامه ها و نظرات منحصر به فرد خود در انتخابات شرکت کند. با توجه به کاروانی که در هنگام ثبت نام ایشان به صورت خودجوش به همراهشان به راه افتاده بود٬ ممکن است ایشان در تحلیل هایشان بیش از تعداد آرای سال 84 برای خود متصور بوده و خود را یک رقیب قدرتمند در انتخابات امسال بدانند.


با نگاهی به دسته بندی های فوق می توان همچنان قدرتمند ترین طیف حاضر در انتخابات را طیف اصولگرایان دانست هر چند که رقابت بین دکتر رضایی٬‌هاشمی و اصلاح طلبان٬ و طیف دولت در نیز برای حضور در مرحله ی دوم انتخابات٬ که بسیار محتمل است٬ بسیار فشرده است. به هر حال چند روز باقیمانده تا انتخابات بسیار حساس و تعیین کننده است. شورای نگهبان با تایید یا رد صلاحیت کاندیداها٬‌ کاندیداها با ائتلاف های جدید و اعلام حمایت ها٬‌ نامزدها با ارائه ی برنامه ها و سخنرانی ها٬‌ ستادهای انتخاباتی با تبلیغات و ... می توانند تغییر دهنده ی اقبال مردم به کاندیداهای نهایی باشند.

به هر حال آنچه که مهم است برگزاری یک انتخابات پرشور٬‌ پر حضور٬ آرام و انتخاب بهترین فرد برای پستی است که 4 سال تمام زمام دار سکان اجرایی کشور را در اختیار خواهد داشت. در این بین انتخاب مردم هر چه باشد قابل احترام بوده و باید با تمکین همه ی کاندیداها همراه باشد و این حق مردم است. اما وظیفه ای نیز بر عهده ی مردم قرار دارد و آن رقم زدن یک حماسه ی سیاسی و انتخاب اصلح از میان جمع کثیر کاندیداهاست.



  • حسین مقدم نیا

انقلاب سوم

خداى متعال به پیامبرش فرمود:
«لو انفقت ما فى الارض جمیعا ما الّفت بین قلوبهم ولکنّ اللَّه الّف بینهم»
تو اگر همه‌ى دنیا را هم خرج مى‌کردى، نمى‌توانستى این‌طور دلها را به هم کلاف و آنها را با هم متحد و متصل کنى؛این، کار خداست.
سوره مبارکه الأنفال آیه 63
پیامبر اعظم (ص) فرمودند:
کما ورد من‏ کان‏ لله‏ کان الله له و من أصلح أمر دینه أصلح الله أمر دنیاه و من أصلح ما بینه و بین الله أصلح الله ما بینه و بین الناس‏
هر کس که از برای خدا باشد، خداوند برای اوست، و هر کس امر دینش را اصلاح نماید خداوند امر دنیایش را اصلاح کند و هر کس آنچه را میان او و خداست اصلاح نماید، خداوند آنچه را بین او و مردم است اصلاح کند.
امام علی (ع):
مَن أَصلَحَ فیما بَینَهُ وَبَینَ اللّه‏ِ أَصلَحَ اللّه‏ُ فیما بَینَهُ وَبَینَ النّاس.
هر کس رابطه ‏اش را با خدا اصلاح کند، خداوند رابطه او را با مردم اصلاح خواهد نمود.
.
----
.
اگر با دقت در آیه و احادیث ذکر شده بنگریم تکلیف ما مشخص است. برای جایگاه ریاست جمهوری باید بهترین را انتخاب نماییم بدون توجه به محبوبیت و رای آوری او! خداوند٬ خود نام او را در ذهن مردم و محبت او را در قلب های مردم خواهد نشاند.
"بهترین" چه شاخصه ای دارد که خداوند چنین کاری را در حق او می کند؟
.
- بهترین یا اصلح٬ رابطه ی خود و خدای خود را اصلاح کرده یعنی انسانی متقی است.
- اصلح مقام گریز است و باید پست و مقام را به او تکلیف کرده و او را به صحنه آورد.
- اصلح خود را در برابر خدا٬‌رهبر و مردم پاسخگو می داند.
- اصلح شیفته ی خدمت است نه تشنه ی قدرت.
- اصلح متخلق به اخلاق اسلامی است.
- اصلح ولایتمدار است و منش خود را با رهبر و امام جامعه تنظیم می کند.

حضرت آیت الله خوشوقت (ره): باید اصلح را معرفی کرد تا در جامعه رای پیدا کند، اگر سراغ اصلح نروید او برای ریاست جمهوری کاندیدا نمی شود زیرا اصلح از پست و مقام فراری است. آنهایی که با ولع به پست و مقام، خود را عرضه می کنند به درد ریاست جمهوری نمی خورند.ولایت مداری و توانایی انجام کار بمثابه دو رکن پست ریاست جمهوری است. شاخص های واجب این سمت زیاد است ولی رکن ها خیلی مهمتر است.


  • حسین مقدم نیا

با توجه به قوت گرفتن نامزدی آقای سعید جلیلی از سوی جبهه پایداری،‌ در خصوص نامزدی ایشان و مسائل حاشیه ی آن مطالبی را می نگارم:


آقای دکتر سعید جلیلی آن هنگام که به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی، سکان مذاکرات هسته ای را از آقای علی لاریجانی مستعفی ستاند،‌ کسی گمان نمی کرد این چهره ی ناشناس اینقدر در این عرصه خوب و محکم گام بردارد. آقای سعید جلیلی مشخصه هایی دارد که به راحتی نمی توان آنها را نادیده انگاشت. مهمترین مشخصه ی آقای سعید جلیلی این است که انتخاب ایشان به عنوان ریاست جمهوری در بلند مدت و حتی نامزدی ایشان در کوتاه مدت تأثیر به سزایی در مذاکرات هسته ای و تعاملات مربوطه خواهد گذاشت. احتمال قرار گرفتن آقای سعید جلیلی بر مسند ریاست جمهوری،‌ موجب می شود تا فرصت باقی مانده، سرعت و جدیت مذاکرات تضعیف نشده و حتی تشدید گردد.

شخصیت با صلابت آقای سعید جلیلی،‌ امید هیأت های مذاکره کننده و روسای کشورهای خارجی را از گرفتن امتیازات و حتی تضعیف جایگاه ایران در میز مذاکره را به نا امیدی مبدل کرده است،‌ پایداری انقلابی ایشان در همان دولت اول آقای احمدی ن‍ژاد،  گروه 5+1 را به پذیرش مذاکرات بدون پیش شرط مجبور کرد ولی با وقوع فتنه 88، دوباره کورسوی امید در دل دشمنان این کشور روشن و هرآنچه که در مذاکرات رشته شده بود پنبه شد و دشمنان هر آنچه که از فشار و تحریم در چنته داشتند حتی به قیمت اذیت خودشان،‌ رو کردند تا شاید ایران را تسلیم نمایند، ولی با آرامش یافتن فضای سیاسی ایران بعد از فتنه 88،‌ عملاً دوباره به میز مذاکره باز گذشتند و بازهم نتوانستند از مذاکرات شان به عنوان ابزاری در جهت تهدید و فشار استفاده کنند، عملکرد هیأت مذاکره کننده ی ایرانی در طول مذاکرات آنقدر خوب بود که از سوی رهبر معظم انقلاب مورد تقدیر و تحسین قرار گرفت.

از خصوصیات بارز دیگر آقای دکتر جلیلی، روحیه ی انقلابی گری،‌ ساده زیستی، مردمی بودن، خضوع،‌ ولایت مداری و البته بصیرت ایشان است، مواردی که روز به روز بر محبوبیت این چهره ی ناشناس سیاسی افزود، محبوبیتی که برای ایشان ایجاد می شد، نه از حرف که از عمل و کم حرفی ایشان حاصل شده بود. اهمیت ویژه ایشان به نماز اول وقت و تسلیم هیأت های مذاکره کننده به پذیرش این مهم، همواره برای ما ارزشمند و حتی تشویقی به اهیمت دادن به نماز بود،‌ اصرار بر انجام کارهای شخصی مانند حمل چمدان و کیف شان که توسط خودشان انجام می شد حتی با وجود درصد بالای جانبازی نشان از عزت نفس، خشوع و بی آزاری این عزیز داشت،‌ استفاده نکردن از امکانات وی‍ژه حتی برای مهمترین مأموریت های کاری وقرار گرفتن در کنار مردم عادی در هنگام سفرها، نشان از روحیه تواضع و ساده زیستی ایشان داشت و ایجاد ننمودن هیچ حاشیه و یا تنشی چه با گفتار و چه با رفتار در حالی که برهم زننده ی آرامش هیأت مذاکره کنندگان غرب بود، نشان از بصیرت و ولایت مداری و اوج ایمان ایشان را در رحماءبینهم و اشداءعلی الکفار دارد.

مجموعه ی مشخصه های فوق، ایشان را به عنوان شخصیتی که بتواند موجب ارتقای جایگاه ایران و تکمیل حماسه های انقلابی در حوزه های مختلف کشور به خصوص در اجرای اقتصاد مقاومتی گردد،‌ معرفی نموده است و قرار گرفتن چهره های فرزانه ای مانند استاد مصباح و شخصیت های علمی و اجرایی جوانی مانند باقری لنکرانی و فتاح و البته نگاه مبتنی بر شایسته سالاری جبهه ی پایداری، یقیناً می تواند یک دولت مبتنی بر برنامه و متشکل از نیروهای اجرایی سالم، متعهد، متخصص و جوان را نوید دهد.


  • حسین مقدم نیا

دکتر شریعتی جمله معروفی دارد که میگوید:در طول تاریخ هیچ قرارداد ننگینی را به یاد نمی آورم که امضای یک روحانی شیعه پای آن باشد.شریعتی را معمولا با کرواتش می شناسند و بعضی ها را با عمامه و عبای شکلاتی شان،گفته اند دکتر در 29خرداد1356در ساوت همپتون انگلیس در مرگی مشکوک جان به جان آفرین تسلیم کرد(میتوانید هم بخوانید که شهید شد)پس طبیعتا مرحوم شریعتی عمرمش کفاف نداد تا مثال نقض جملات زیبای خود را مشاهده کند.در سال 1382(26سال بعد از مرگ دکترشریعتی)در سعدآباد تهران جلسه ای برگزار شد و پای عهدنامه آن که معروف است به ترکمانچای دوم یک روحانی شیعه که از قضا نام خانوادگی اش هم اجدادش روحانی انتخاب کرده بودند امضا کرد.قرارداد ننگینی که در آن جمهوری اسلامی ایران با اختیار خود فعالیت های هسته ای اش را متوقف کرد تا پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل فرستاده نشود.آنقدر آن روز نمایندگان سه کشور آلمان،انگلیس و فرانسه از جلسه خوشحال بودند و می دیدند در کاخی که روزگاری پهلوی دوم بله قربان گوی آنها بود این بار یک روحانی با آنها چنین رفتاری میکند که سفیرآلمان در تهران زل زد به دوربین صداوسیما و در جواب خبرنگار ایرانی گفت:من نمی‌خواهم شمار را فریب بدهم! ما خواستار تعلیق همیشگی فعالیت‌های هسته‌ای ایران هستیم!تونی بلر نخست وزیر سابق انگلیس هم مدتی بعد در یک جمع خصوصی گفت میوه جنگ عراق را از دستان "حسن روحانی" - دبیر وقت شورای امنیت ملی ایران - بدست آورده است.



آن روزها در جواب چرایی این همه بذل و بخشش که از یک روحانی بعید است گفته میشد ما با این کارمان مانع آن شدیم که به ایران حمله نظامی بشود،بیایید اصلا به قضیه اینطور نگاه کنیم که بر فرض محال دولت اصلاحات و دبیر شورای امنیت ملی اش یعنی دکترحسن روحانی چنین قراردادی را امضا نمی کردند آیا جنگی صورت میگرفت؟خب مثال نقض این قضیه هم چندسال بعدش با پیروز شدن احمدی نژاد در انتخابات مشاهده شد،جایی که ایران همه تعلیق ها را به فراموشی سپرد و فعالیت های هسته ای اش را تا جایی ادامه داد که به سوخت 20درصد رسید،چرا جنگ نشد؟اصلا جنگ را فراموش کنید ما از بچگیمان یاد گرفتیم کسی که عبا روی دوشش است و عمامه روی سرش اسمش روحانی،آخوند،حاج آقا و...است،از زبان حاج آقای محله مان زیاد شنیدیم که مردی در قرن ها قبل زندگی می کرده که اسمش امام حسین(ع)بوده است و باقی ماجرا،همه ما امام حسین(ع)را دوست داریم،برایش عزاداری می کنیم و... فکرش را بکنید امام حسین(ع)هم روز عاشورا مقابل یزید اینگونه به قضیه نگاه می کرد که برای اینکه جنگ نشود و خون از دماغ کسی نریزد و ناموسش به اسارت نرود مقابل یزید کوتاه بیاید،آن زمان دیگر حسین(ع)را میشد فردی خواند جدای از دیگر افراد هم نسل خود؟اصلا بیایید کمی سیاست زده به قضیه نگاه کنیم وقتی یک کشور خود به خود و با یک تهدید از موضعش عقب نشینی کند طرف مقابلش احساس نمی کند آن تهدید پاشنه آشیل آن کشور است و می تواند هر بار با یک تهدید کلی باج از آن کشور بگیرد؟حتی پادشاهان قاجار هم وقتی که در جنگ می دیدند در موضع ضعف هستند شروع می کردند به باج دادن اما چند عمامه به سر قبل از اینکه اصلا بحث جنگ مطرح بشود کلی باج دادند به دشمنشان؟اصلا بیایید سیاست هم کنار بگذاریم کمی با غیرتمان به قضیه نگاه کنیم در طول تاریخ برای ما سربداران که گفتند سر به دار می دهیم ولی تن به ذلت نمی دهیم یادآور یک نوستالژی قهرمانانه اند یا لشگرهای پا به فرار گذاشته مقابل مغول ها؟

اصلا حالا که اینها را گفتیم بد نیست کمی هم از نامه سال2003سیدمحمدخاتمی به آمریکا بگوییم که در آن متواضعانه از آمریکا خواست که به ایران حمله نکند و ایران را محور شرارت نخواند و در ازای آن ایران حزب الله لبنان و حماس فلسطین را خلع سلاح می کند و فعالیت های هسته ای اش هم متوقف می کند!،اسلام و انسانیت و همه چیز را بگذار کنار کمی به قضیه سیاسی نگاه کن،گیریم که آمریکا قبول کرد و گفت به ایران حمله نمی کنیم(که با این همه باج بازهم قبول نکرد)آن وقت اسراییل وقتی ببیند حماس و حزب الله از دو طرف موی دماغش نیستند،اولین جایی را که برای حمله انتخاب می کند ایران است و با دست خودمان هم باج داده ایم و هم وارد جنگی شدیم که از آن گریزان بودیم.اینها را نگفتم که کامتان را تلخ کنم اینها همه مقدمه خبر خوب امروزمان است که روحانی عهدنامه سعدآباد یعنی دکترحسن روحانی در خود احساس تکلیف کرده است تا در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند و کشور را از مشکلات فعلی نجات دهد.
اصلا حالا که اینها را گفتیم بد نیست کمی هم از نامه سال2003سیدمحمدخاتمی به آمریکا بگوییم که در آن متواضعانه از آمریکا خواست که به ایران حمله نکند و ایران را محور شرارت نخواند و در ازای آن ایران حزب الله لبنان و حماس فلسطین را خلع سلاح می کند و فعالیت های هسته ای اش هم متوقف می کندا،اسلام و انسانیت و همه چیز را بگذار کنار کمی به قضیه سیاسی نگاه کن،گیریم که آمریکا قبول کرد و گفت به ایران حمله نمی کنیم(که با این همه باج بازهم قبول نکرد)آن وقت اسراییل وقتی ببیند حماس و حزب الله از دو طرف موی دماغش نیستند،اولین جایی را که برای حمله انتخاب می کند ایران است و با دست خودمان هم باج داده ایم و هم وارد جنگی شدیم که از آن گریزان بودیم.اینها را نگفتم که کامتان را تلخ کنم اینها همه مقدمه خبر خوب امروزمان است که روحانی عهدنامه سعدآباد یعنی دکترحسن روحانی در خود احساس تکلیف کرده است تا در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند و کشور را از مشکلات فعلی نجات دهد.

حالا که سخنمان با شریعتی شروع شد بگذار با شریعتی هم تمام بشود که گفت:«آمریکا!آمریکا!این بلاهت عظیم و توحش متمدن و بدویت مدرن و خشونت با اتیکت و غارت قانونمند و خوشبختی زشت و آزادی لش و دموکراسی احمق!»حالا که فکرش را می کنم می بینم کروات شریعتی می ارزد به عمامه خیلی ها...!بگذریم سال نو شما مبارک...!

  • حسین مقدم نیا


برای دریافت عکس با کیفیت بالا روی عکس کلیک کنید

نام خانوادگی : میرافضلی
سال تولد :1333
محل تولد : رفسنجان
آخرین مسئولیت :مسئول اطلاعات و عملیات قرارگاه کربلا
تاریخ شهادت: 22 اسفند ماه 1362عملیات خیبر
زندگینامه
هنگامی که سید حمید میرافضلی بدنیا آمد پدرش سید جلال ومادرش بی بی فاطمه هر دو در گوشش اذان گفتند ، ایشان درخانواده ای معتقد ومتدین بزرگ شد.
تحصیلات ابتدایی رادر دبستان حکمت و دوران دبیرستان رادر مدرسه شریعتی در رشته طبیعی پشت سر گذاشت ، در سال 52 به خدمت سربازی اعزام شد و بعد از اتمام خدمت سربازی توانست در اداره کشاورزی در قسمت آزمایشگاه استخدام شود.
در این احوال بود که صدای انقلاب از قم وتبریز و یزد به گوش رسید و او در راه انقلاب قدم برداشت و فعالیتهای مذهبی، سیاسی و فرهنگی را آغاز کرد ، سید حمید فرامین امام را آویزه گوشش می کرد
و زمانی که جنگ ایران وعراق شروع شد همراه بقیه به جنگ رفت و نقش مهمی رادر عملیاتها ایفا کرد. سرانجام در عملیات خیبر در منطقه جزیره مجنون سوار برترک موتور حاج محمد ابراهیم همت فرمانده وقت لشکر 27 محمد رسول ا... شد و هردو به سوی سرنوشتی به شیرینی عسل یعنی شهادت رفتند.
خواندن این مطلب هم خالی از لطف نیست
اینجا مجنون است به گوشم......
گوییا تو را می خوانند......
بالاخره دعاهایت اثر کرد
وبالاخره خوابی که دیده بودی تعبیر شد وهمه فهمیدن سر ان غسل شهادت را ....
چه لحظه زیبایی
دوسید بر موتوری سوار می روند تا.....
چقدر دلم می خواهد
بدانم چه بین شما رد وبدل شده است دران لحظه اخر.
چقدر دلم می خواست انجا بودم در ان لحظه اخر
و می توانستم شاهد اخرین نگاه تو باشم که از روی موتور همانگونه که دور می شوی به عقب برگشته ای.
چقدر دلم می خواست انجا بودم در ان لحظه اخر
وبرایت دست تکان می دادم ونگاهت می کردم تا درگرد و خاک انفجار ناپدید شوی...
چقدر دلم می خواست انجا بودم در ان لحظه اخر
و اولین نفری باشم که بر بالینت حاضر می شوم و شهادت را تبریک می گوید
سید جان شهادت مبارک
  • حسین مقدم نیا

بسم رب الشهدا و الصدیقین


  • حسین مقدم نیا

مقتدا در خانــه
صاحبخانه
سرورم-امام-خامنـــه ای
افســـرجنـــگــ ــنــرمـــ


  • حسین مقدم نیا
نشریه تحلیلی و سیاسی راه نور(ویژه راهیان نور)

تحلیل بررسی بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور مرکز کرمان(مدینه النور)



***


***

دریافت فایل pdf


  • حسین مقدم نیا


دستور دادم در نقطه بادگیری برایم چادر بزنند با امکانات کامل.
داشتم حکومت می کردم که یک روز احمد سلیمانی جانشین ستاد لشکر وارد چادر من شد.
گفت: آقا بد که نمی گذره!
گفتم: ای برادر مسئولیت سنگینه!
با ناراحتی گفت: خجالت نمی کشی برای خودت کاخ سبز معاویه درست کردی؟ تا عصر که بر می گردم خبری از این اوضاع نباشد...
خطابه بنده به بعضی مسئولینی ست که بیت المال رو بیت الحال کردن ببینید حاجی به چی می گفته کاخه معاویه...اگه شماهارو می دید که با هزینه ی ملت بچه هاتون تو کشورای دیگه درس می خونن یا با ماشینی که واسه کارای اداریتونه آقازاده هاتون که مهمترین نقشه زندگیشون همون آقازاده بودنه، عشق می کنن...
  • حسین مقدم نیا